درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
  • من،دختر بابام
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان من،دختر بابام و آدرس skyangel.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 13
بازدید هفته : 37
بازدید ماه : 60
بازدید کل : 15818
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

خدمات وبلاگ نویسان جوان

كد تصوير تصادفی

چت روم

كد ماوس

من،دختر بابام
((ایرانی زانو نمی زند حتی اگر سقف اسمان از او کوتاه تر باشد))




بچه ای نزد شیوانا رفت(در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی بود که او را استاد عشق و معرفت ودانایی می دانستند) و گفت : " مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید."

شیوانا سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دخترخردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد. جمعیت زیادی زن بخت برگشته را دوره کرده بودندو کاهن معبد نیز با غرور وخونسردی روی سنگ بزرگی کنار در معبد نشسته و شاهد ماجرا بود.

شیوانا به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین بار او را درآغوش می گیرد و می بوسد. اما در عین حال می خواهد کودکش را بکشد. تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی دارد.

شیوانا از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند. زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که باید عزیزترین پاره وجود خود را قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه ارزانی دارد.

شیوانا تبسمی کرد و گفت : " اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست. چون تصمیم به هلا کش گرفته ای. عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصمیم گرفته ای دختر نازنین ات را بکشی. بت اعظم که احمق نیست. او به تو گفته است که باید عزیزترین بخش زندگی ات را از بین ببری و اگر تو اشتباهی به جای کاهن دخترت را قربانی کنی . هیچ اتفاقی نمی افتد و شاید به خاطرسرپیچی از دستور بت اعظم بلا و بدبختی هم گریبانت را بگیرد ! "

زن لختی مکث کرد. دست و پای دخترک را باز کرد. او را در آغوش گرفت و آنگاه درحالی که چاقو را محکم در دست گرفته بود، به سمت پله سنگی معبد دوید.اماهیچ اثری از کاهن معبد نبود!

می گویند از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را در آن اطراف ندید!!

هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست كه متوجه شویم كسی كه به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است... در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی‌ است. و تنها یک گناه و آن جهل است



پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : فرشته
اقتصاد مرسوم :
دو تا گاو ماده دارین ... یكیش رو می فروشین و یه گاو نر می خرین... به تعداد گاوهای گله ی شما افزوده میشه و اقتصاد رشد می كنه... پول براتون همینطور سرازیر میشه و می تونین به بازنشستگی و استراحت بپردازین ...


اقتصاد هندی :
دو تاگاو ماده دارین ... اونها رو می پرستین و عبادت می كنین!


اقتصاد پاكستانی :
هیچ گاوی ندارین ... ادعا می كنین كه گاوهای هندی مال شما هستن ... از آمریكا طلب كمك مالی می كنین ... از چین طلب كمك نظامی می كنین ... از انگلیس هواپیماهای جنگی ... از ایتالیا توپ و تانك ... از آلمان تكنولوژی ... از فرانسه زیر دریایی ... از سوییس وام بانكی ... از روسیه دارو ... و از ژاپن تجهیزات ... با تمام این امكانات گاوها رو می خرین و بعد ادعا می كنین كه توسط جهان مورد استثمار قرارگرفتین !


اقتصاد آمریكایی :
دو تا گاو ماده دارین ... یكیش رو می فروشین ودومی رو تحت فشار مجبور می كنین كه به اندازه ی ۴ تا گاو شیر تولید كنه ... وقتی گاوتون افتاد و مرد اظهار تعجب و شگفتی می كنین ... تقصیر رو گردن یه كشور گاودار میندازین و بعد طبیعتا" اون كشور یه خطر بزرگ برای بشریت به حساب میاد ... یه جنگ برای نجات جهان به راه میندازین و گاوها رو به چنگ میارین!


پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : فرشته

يه بابايی ميخوره زمين دستش پيچ مي خوره ، منتها تنبلیش مياد بره دكتر نشونش بده ...دستش يه مدت همينجور درد مي كرده ، تا يه روز رفيقش بهش ميگه : اين داروخونه یسر كوچه يه كامپيوترآورده كه صد تومن ميگيره ، آنی هر مرضی رو تشخيص ميده !!!يارو پیشِ خودش ميگه : خوب ديگه صد تومن كه پولی نيست ، بريم ببينيم چه جورياس ...ميره اونجا ، مي بينه يه دستگاه گذاشتن ، جلوش يه شكاف داره ، روش نوشته :لطفا اسكناس صد توماني وارد كنيد ...يارو صد تومنی رو ميذاره ، يهو يه چيزه قيف مانند مياد بيرون ، ميگه : نمونه ادرار !!!طرف هم با خجالت قیفُ می بره پُر می کنه و میاره !!!بعد از دو سه دقيقه ، كامپيوتره يه تيكه كاغذ ميده بيرون كه روش نوشته بوده :يكي از تاندن های دست شما پاره شده ، بايد يه هفته ببندينش و باهاش كار سنگين نكنيد تا خوب شه !!!يارو كف مي كنه كه اين لامصب اينهمه چيزُ چطور از یکم ادرار فهمیده ؟؟؟!!!خلاصه كرمش مي گيره كه ببينه ميشه گولش زد يا نه ...فرداش يه شيشه مربا ورميداره ، تا نصف توش آبِ شير ميريزه ، بعد ميده سگش توش جیش کنه ، يه دونه از آدامسای دخترشُ هم ميندازه توش ، یه معجون درست می کنه ، بعدم ميره همون داروخونه ، معجونش رو ميريزه به جاي نمونه ادرار !!!كامپيوتره يه 15 دقيقه قيژ قيژ و دلنگ دلونگ مي كنه ، بعد يه كاغد چاپ ميكنه ميده بيرون كه روش نوشته بوده :آبِ شيرتون آهک داره ، بايد لوله كش بياريد درستش كنه ...سگت قلبش ناراحته ، همين روزها تموم ميكنه ...دخترت حامله س ، بايد بری خِرِ پسره طبقه پايينی رو بگيری ...
درضمن ، اگه بخواي همينجوری شیشه مرباهای سنگین سنگین بلند کنی ، تاندن دستت هيچ وقت خوب نميشه!!



پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : فرشته

استاد: وقتی بزرگ شوی چه میکنی ؟
شاگرد: عروسی

استاد: نخیر منظورم اینست که چی میشوی ؟
شاگرد: داماد

استاد: او ه ه ،منظورم اینست وقتی بزرگ شوی چی حاصل میکنی ؟
شاگرد: زن

استاد: احمق ، وقتی بزرگ شوی برای پدر و مادرت چه میکنی ؟
شاگرد: عروس میگیرم

استاد: لعنتی ، پدر و مادرت در آینده از تو چی میخواهد ؟
شاگرد : نوه استاد!

 



پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : فرشته

سلام به همتون توی این روز قشنگ

من امروز خیلی خشحالم

بگید چرا؟؟؟

خودم میگم

من... در... رشته مورد علاقه ام .... قبول شدم

از این به بعد من،خانم مهندس در خدمت شما 

حلا بگین مهندس چی؟

مهندسی معماری



پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : فرشته
عذرخواهی می کنیم که همچنان لباس روحانیت بر تن کسی است که بر خلاف احکام صریح اسلام و در حالی که لباس روحانیت به تن داشت با دخترکان ایتالیایی دست می دهد.

عذرخواهی می کنیم که لباس روحانیت بر تن کسی است که هشت سال با شعار قانونگرایی، اکثریت جامعه را فریب داد در حالیکه با کمک عناصر خود تلاش کرد مهم‌ترین مبانی دینی و انقلابی مردم ایران را زیر سؤال ببرد و کار را تا جایی پیش برد که دشمنان اسلام و انقلاب به بهره‌گیری از او طمع کردند.

عذرخواهی می کنیم که لباس روحانیت بر تن کسی است که زیر عبای شکلاتی او منافقین منحرفی مانند مهاجرانی، کدیور، سروش، گنجی و ... پرورش داده شدند که یکی حکم امام امت درباره سلمان رشدی را زیر سؤال برد و دیگری امام امت را در تضاد با جنبش سبز دانست و سومی قرآن را تا حد تجربه بشری پیامبر تنزل داد و آن یکی به انکار امام عصر (عج) پرداخت.

عذرخواهی می کنیم که لباس روحانیت بر تن کسی است که در دوره او اهانت به حوزه‌های علمیه و مراجع تقلید تا جایی پیش رفت و یاران هم قطار وی تقلید از مرجعیت را به سخره گرفتند و کاریکاتور علما را به چاپ رساندند و برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی حوزه علمیه قم به تحصن نشست.

عذرخواهی می کنیم که لباس روحانیت بر تن کسی است که با افکار لیبرالیستی خود تلاش کرد تا قرائت‌های مختلفی از دین را به کرسی بنشاند و با این توجیه افکار غربی جریان وابسته خود را حاکم کند.



پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : فرشته

 

 

زنان بهتر حرف مي‌زنند

در يك مطالعه گسترده كه در سال 2008 در 3 كالج و دانشگاه آمريكا در بين دانشجوياني از نژادها و رنگ پوست‌هاي مختلف انجام گرفت، مشخص شد كه زنان در حين مطرح‌كردن جملات منظور خود را شفاف‌تر و درست‌تر بيان مي‌كنند. درواقع وقتي تصاويري به نمايش درمي‌آمد شركت‌كننده‌ها- چه زن‌ها و چه مردها- از طريق جملات زنان بهتر موضوع مرتبط با تصاوير را مي‌فهميدند. در واقع درك زنان از نمايش يك تصوير و سپس توضيح آن جامع‌تر، پرنكته‌تر و دقيق‌تر از مردان بود.


زنان سريع‌تر هستند

براساس مطالعات انجام شده، شايد در دوهاي سرعت مردان از زنان پيش بيفتند، اما سرعت هماهنگي عملكرد بدن زن‌ها به‌طور متوسط از مردها بيشتر است. محققان در مطالعه‌اي كه در دانشگاه‌هاي هاروارد و بريكام انجام گرفت، متوجه شدند كه زنان به‌راحتي مي‌توانند عملكرد ميان مغز و اندام‌هاي خود را هماهنگ كرده و سريع‌تر براي انجام يك كار برنامه‌ريزي كنند. جالب است بدانيد، در يك مطالعه گسترده هم مشخص شد كه براساس ساعت فيزيولوژيك بدن،‌ عملكرد بدن زنان طي يك روز 6 دقيقه كوتاه‌تر از مردان است، درواقع بدن آن‌ها به گونه‌اي برنامه‌ريزي شده كه در طول زماني كمتر از روز تمام كارها را به پايان برساند.

 



پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : فرشته

زن می خوام یا نمی خوام ؟

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


هر وقت من یك كار خوب می كنم مامانم به من می گوید بزرگ كه شدی برایت یك زن خوب می گیرم.

تا به حال من پنج تا كار خوب كرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است.

حتمن ناسرادین شاه خیلی كارهای خوب می كرده كه مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود.

ولی من مؤتقدم كه اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود!



پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : فرشته



۱- غیبت و دخالت در امور خصوصی و شخصی دیگران

یکی از سوژه های اصلی محاورات که به شدت بین مردم مرسوم شده است عمل زشت غیبت می باشد. این روزها زمانی که افراد همدیگر را ملاقات می کنند و یا در میهمانی ها حاظر میشوند عملاً حرفی جز غیبت کردن درمورد دیگران ندارند و با هیجان کامل به این کار مبادرت می کنند. برخی هم به خود اجازه میدهند در حریم خصوصی ترین مسائل دیگران وارد شوند و به امر و نهی و دخالتهای بی مورد بپردازند.

۲- عدم رعایت حق عابرین پیاده

در اکثر نقاط دنیا دیدن یک عابر پیاده در خیابان به معنای فرمان ایست و احتیاط برای راننده مقابل است در صورتیکه در ایران برخی رانندگان به محض دیدن عابر پیاده سرعت خود را بیشتر نموده و بدون لحاظ کردن مسائل ایمنی و حق تقدم با بی رحمی تمام و با ایجاد رعب و وحشت برای عابرین پیاده به مسیر خود ادامه میدهند.

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : فرشته


سخنرانی پندآموز و جالب استیو جابز بنیانگذار "اپل"

در مراسم فارغ‌التحصیلان دانشگاه استنفورد

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

من امروز خیلی خوشحالم که در مراسم فارغ‌التحصیلی شما که در یکی از بهترین دانشگاه‌های دنیا درس می‌خوانید هستم. من هیچ وقت از دانشگاه فارغ‌التحصیل نشده‌ام. امروز می‌خواهم داستان زندگی ام را برایتان بگویم. خیلی طولانی نیست و شامل سه تا داستان است.

- اولین داستان مربوط به ارتباط اتفاقات به ظاهر بی ربط زندگی هست.

من بعد از شش ماه از شروع دانشگاه در کالج رید ترك تحصیل کردم ولی تا حدود یک سال و نیم بعد از ترك تحصیل تو دانشگاه می‌آمدم و می‌رفتم و خب حالا می‌خواهم برای شما بگویم که من چرا ترك تحصیل کردم.



پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : فرشته


متن زیر را نه به لحاظ طنزی که در آن است بلکه بیشتر از جهت تدبر و تامل بر رفتار خودمان آورده ام. بنگریم با خود و دیگران چه کرده ایم و دیگران با این ملت چه کرده اند. از این هنگام پیش بینی رفتار خود در بهشت و جهنم را به نگارش در میاوریم. اینکه اینگونه بوده ایم یا شده ایم دیگر مسئله نیست. مسئله این است که چه کنیم که اینگونه انگاشته نشویم.

داستان ايراني ها در بهشت و جهنم

ميگن يه روز جبرئيل ميره پيش خدا گلايه ميکنه که: آخه خدا، اين چه وضعيه؟ ما يک عده ايرونی توی بهشت داريم که فکر ميکنن اومدن خونه باباشون! به جای ردای سفيد، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی ميخوان! بجای پابرهنه راه رفتن کفش نایک و آديداس درخواست ميکنن. هيچ کدومشون از بالهاشون استفاده نميکنن، ميگن بدون 'بنز' یا 'ب ام و' یا 'تویوتا لکسوز' جائی نميرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده... يکی از همين ها دو ماه پيش قرض گرفت و رفت ديگه ازش خبری نشد!

آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تميز ميکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی ديدم بعضيهاشون کاسبی هم ميکنن و حلقه های تقدس بالای سرشون رو به بقيه ميفروشن. چند تاشون کوپن جعلی بهشت درست کردن و به ساکنين بخت برگشته جهنم ميفروشن. چندتاشون دلالی باز کردن و معاملات املاک شمال بهشت ميکنن. يک سری شون حوری های بهشت را با تهديد آوردن خونه شون و اونارو "سرکار" گذاشتن و شيتيلي ميگيرن. بقيه حوری ها هم مرتب ميگن ما رو از ليست جيره ايرانيها بردار که پدرمونو درآوردن، اونقدر به ما برنج دادن که چاق شديم و از ريخت افتاديم.
اتحاديه غلمان ها امضاء جمع کرده که اعضا نميخوان به ديدن زنان ايرانی برن چون اونقدر آرايش کردن و اسپری مو و ماسک و موس و . . . به سرشون زدن که هاله تقدسشون اتصالی کرده و فيوزش سوخته در ضمن خانمهای ايرونی از غلمانها مهريه و نفقه ميخوان. بعضی از اونها هم رفتن تو کار آرایش بقیه و کاسبی راه انداختن: موهاشون رو هزار و یک رنگ میکنن، تتو میکنن، ناخن میکارن و از این جور قرتی بازیها
هفته پيش هم چند ميليون نفر تو چلوکبابی ايرانيها مسموم شدن و دوباره مردن. چند پزشک ايرونی هم بند کردن به حوری ها که الا و بلا بياييد دماغاتونو عمل کنيم، گونه بکاریم، ساکشن کنیم و از این کلک ها . .


خدا ميگه:...

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : فرشته
1. رومی‌ها عادت داشتند از پنبه نسوز در لباس‌هایی که هر روز می‌پوشیدند استفاده کنند. (پیشینیان پلینی (یک طبیعت گرای رومی) گفته آنها به این دلیل لباسهایی با الیاف پنبه نسوز می‌پوشیدند که آنها سفیدتر از پارچه‌هایی با الیاف معمولی بودند و می‌توانستند خیلی راحت لباس‌هایشان را درون آتش پرتاب کنند. او همچنین خاطر نشان کرد که خدمتکارهایی که لباسهایی با الیاف معدنی می‌پوشیدند اغلب از بیماری‌های ریوی رنج می‌بردند.
 

2. در مصر باستان قلب انسان را جایگاه هوش و اطلاعات می‌دانستند نه مغز. مصری‌های باستان فکر می‌کردند مغز فقط چیزی است که درون سر را پر می‌کند. بنابراین آنها هنگام مومیایی کردن مغز را بیرون آورده و دور می‌انداختند، درحالیکه درمورد قلب دقت و توجه خاصی مبذول می‌داشتند!


3
. زمان رواج امراض مسری در قرون وسطی برخی از دکترها لباسها و ماسک‌هایی با نقوش ابتدایی و باستانی می‌پوشیدند به نام «لباس بیماری یا مرض».  این ماسک دارای چشمی‌های شیشه ای قرمز رنگ بود که آنها تصور می‌کردند شخص را در برابر شیطان غیرقابل نفوذ می‌سازد. قسمت بالایی ماسک با گیاهان معطر و ادویه جات پر می‌شد تا محافظی باشد دربرابر «هوای بد» که اعتقاد داشتند مرض و بیماری را با خود حمل می‌کند.



جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : فرشته

دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن
خورشید همیشه خندان، آسمان همیشه آبی
زمین همیشه سبز و کوههای همیشه قهوه ای
دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز
برای پاک‌کن های جوهری و تراش های فلزی
برای گونیا و نقاله و پرگارو جامدادی
دلم برای تخته پاک‌کن و گچ های رنگی کنار تخته



جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : فرشته

همه ما سعی می‌کنیم که از افراد بزرگ درس زندگی بگیریم و دوست داریم رمز و راز موفقیت آنها را بدانیم. اما فراموش می‌کنیم که گاهی بزرگترین درس‌های زندگی از کوچکترین موجودات کنار ما گرفته می‌شوند.

مثلاً مورچه‌ها را در نظر بگیرید. آیا باور می‌کنید که این موجودات کوچک می‌توانند به ما یاد بدهند که چطور باید زندگی بهتری داشته باشیم؟

از رفتار مورچه‌ها می‌توانیم چهار درس مهم بگیریم که به ما برای داشتن زندگی بهتر کمک می‌کنند.

 



جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : فرشته



وقتی یکی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود

وقتی یکی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می کنید

وقتی یکی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید

وقتی یکی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید


وقتی یکی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است

وقتی یکی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست



جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : فرشته

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

حتماً از تاثیر اولین برخورد در طرف مقابل آگاه هستید. فکر می کنید اولین چیزی که به طرف مقابلتان نشان می دهد کـه چـه نـوع آدمـی هسـتـیـد چیـسـت؟ بــله، نـحوه دســت دادنتــان ... پس سـعی کنـیـد همیشه سفت و محکم و اما مهربانانه دست بدهید، این باعث میشـود کـه در اولین برخورد روی فرد مقابل تاثیر خوبی بگذارید. آنچه در این مطلب تقدیم شما دوستان خوب می شود بعد از بررسی و دقــت زیاد روی این موضوع حاصل شده بطوریکه دست دادن را به پنج گروه تقسیم بندی کردیم که هر کدام نشاندهنده ی نوعی شخصیت است که امید است مورد استفاده قرار گیرد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : فرشته
حساب سپرده‌ي كوتاه مدت موسسه اعتباري مزرعه آخرت
فقط تا آخر عمر فرصت داريد! با افزايش حساب عمل صالح از پاداش‌هاي بيشمار ما بهره‌مند شويد. جهت افزايش حساب به شعب خيرو دستورات دين مراجعه كنيد تا فرصت باقي است بشتابيد!  
لازم نيست شما كاري انجام دهيد!
لازم نيست شما كاري انجام دهيد فقط كافي است چندتا كار مثل دروغ، غيبت، تهمت و ... را 1575;نجام ندهيد تا از خدمات متنوع و نامحدود ما بهره‌مند شويد براي دريافت ليست كارهاي حرام به كتاب‌هاي واجبات و محرمات و توضيح المسائل مراجعه نماييد.  
سود باورنكردني
سود 700 برابر براي صدقات ناچيز شما شماره تماس: نيازمندان درنزديكيتان  
كتاب‌هاي آمادگي آزمون شب اول قبر
درس و نكته و چندين سال، سوال نكير و منكر شب اول قبر را بدون استرس بگذرانيد!
  شماره تماس: كتاب منازل الاخرة نوشته استاد شیخ عباس قمی  
جوائز باورنكردني
كافيست با سيستم نماز، يك پيامك به خالق هستي بزنيد تا نام شما در ليست مؤمنين ثبت شده و از مزاياي بيشمار آن بهره‌مند گرديد  
بهترين خريدار
ما بخشي از داراي‌هاي شما را گرفته و درعوض پاداش نامحدود مي‌دهيم. شماره تماس: آيه 155 سوره بقره  
درمان انواع بيماري‌ها
درمان انواع بيماري ها بويژه روحي و قلبي، استرس، بي ‌خوابي و ... شماره تماس: قرآن كريم  
برآورده شدن تمام آرزوهايتان
ما شما را وارد جايي مي‌كنيم كه به تمام آروزهايتان خواهيد رسيد فقط كافي است آگهي هاي فوق را باور كنيد! البته مي‌توانيد باور نكنيد در اين صورت عواقب آن كه يكيش پشيماني ابدي است به عهده‌ي خودتان است!  



جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : فرشته

شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کرد و با این «باور» که استاد آنرا به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آنروز و آن شب برای حل کردن آنها فکر کرد. هیچیک را نتوانست حل کند. اما طی هفته دست از کوشش برنداشت. سرانجام یکی از آنها را حل و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آندو را به عنوان دو نمونه ازمسایل غیر قابل حل ریاضی داده بود


 در یک باشگاه بدنسازی پس از اضافه کردن 5 کیلوگرم به رکورد قبلی ورزشکاری از وی خواستند که رکورد جدیدی برای خود ثبت کند. اما او موفق به این کار نشد. پس از او خواستند وزنه ای که 5 کیلوگرم از رکوردش کمتر است را امتحان کند. این دفعه او براحتی وزنه را بلند کرد. این مسئله برای ورزشکار جوان و دوستانش امری کاملا طبیعی به نظر می رسید اما برای طراحان این آزمایش جالب و هیجان انگیز بود. چرا که آنها اطلاعات غلط به وزنه بردار داده بودند. او در مرحله اول از عهده بلند کردن وزنه ای برنیامده بود که در واقع 5 کیلوگرم از رکوردش کمتر بود و در حرکت دوم ناخودآگاه موفق به بهبود رکوردش به میزان 5 کیلوگرم شده بود. او در حالی و با این «باور» وزنه را بلند کرده بود که خود را قادر به انجام آن می دانست.

 
 
هر فردی خود را ارزیابی میکند و این برآورد مشخص خواهد ساخت که او چه خواهد شد. شما نمی توانید بیش از آن چیزی بشوید که باور دارید«هستید». اما بیش از آنچه باور دارید«می توانید» انجام دهید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : فرشته
کم‌کم تفاوت ظریف میان نگه‌داشتن یک دست
و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت.

ا...ین‌که عشق تکیه‌کردن نیست
و رفاقت، اطمینان خاطر.

و یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستند
و هدیه‌ها، عهد و پیمان معنی نمی‌دهند.

و شکست‌هایت را خواهی پذیرفت
سرت را بالا خواهی گرفت با چشم‌های باز
با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه

و یاد می‌گیری که همه‌ی راه‌هایت را هم‌امروز بسازی
که خاک فردا برای خیال‌ها مطمئن نیست
و آینده امکانی برای سقوط به میانه‌ی نزاع در خود دارد

کم کم یاد می‌گیری
که حتی نور خورشید می‌سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری.

بعد باغ خود را می‌کاری و روحت را زینت می‌دهی
به جای این‌که منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.

و یاد می‌گیری که می‌توانی تحمل کنی...
که محکم هستی...
که خیلی می‌ارزی.

و می‌آموزی و می‌آموزی

با هر خداحافظی
یاد می‌گیری...!

خورخه لوییس بورخس / مترجم : محسن عمادی



جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : فرشته
بچه ای نزد شیوانا رفت(در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی بود که او را استاد عشق و معرفت ودانایی می دانستند) و گفت : " مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید."

شیوانا سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دخترخردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد. جمعیت زیادی زن بخت برگشته را دوره کرده بودندو کاهن معبد نیز با غرور وخونسردی روی سنگ بزرگی کنار در معبد نشسته و شاهد ماجرا بود.

شیوانا به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین بار او را درآغوش می گیرد و می بوسد. اما در عین حال می خواهد کودکش را بکشد. تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی دارد.

شیوانا از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند. زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که باید عزیزترین پاره وجود خود را قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه ارزانی دارد.

شیوانا تبسمی کرد و گفت : " اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست. چون تصمیم به هلا کش گرفته ای. عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصمیم گرفته ای دختر نازنین ات را بکشی. بت اعظم که احمق نیست. او به تو گفته است که باید عزیزترین بخش زندگی ات را از بین ببری و اگر تو اشتباهی به جای کاهن دخترت را قربانی کنی . هیچ اتفاقی نمی افتد و شاید به خاطرسرپیچی از دستور بت اعظم بلا و بدبختی هم گریبانت را بگیرد ! "

زن لختی مکث کرد. دست و پای دخترک را باز کرد. او را در آغوش گرفت و آنگاه درحالی که چاقو را محکم در دست گرفته بود، به سمت پله سنگی معبد دوید.اماهیچ اثری از کاهن معبد نبود!

می گویند از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را در آن اطراف ندید!!

هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست كه متوجه شویم كسی كه به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است... در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی‌ است. و تنها یک گناه و آن جهل است



جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : فرشته
۱-در مقابل آینه بایستید و از خود تعریف کنید:
این کار در کسب اعتماد به نفس، بسیار مؤثر است. هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهره خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید.
 
۲- در حال زندگی کنید:

اگر در حال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمایید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. چرا که فردای شما محصول عملکرد صحیح امروز شما است. اگر عمر خود را در حسرت دیروز با نگرانی فردا سپری کنید، لحظه‌ها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز می‌باشد.
 
۳- دست دادن خودرا محکم‌تر کنید:
به اصطلاح شل و وارفته دست ندهید، به خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه.
 
۴- به موفقیت‌های خود نگاهی بیندازید:
از موفقیت‌هایی که تاکنون داشته‌اید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتماد به نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید.
 
۵- به خودتان تبریک بگویید:
حتی از گفتن جمله‌هایی مانند شب بخیر و دوستت دارم به خود امتناع نورزید. حتی برای خود جشن تولد بگیرید و در کل به خودتان برسید.
 

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 23:0 ::  نويسنده : فرشته

روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد. او پرسید: `آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد، آفریده است؟`
دانشجویی شجاعانه پاسخ داد: "بله."

استاد پرسید: "هر چیزی را؟"
پاسخ دانشجو این بود: "بله هر چیزی را."
استاد گفت: "در این حالت، خداوند شر را آفریده است. درست است؟ زیرا شر وجود دارد."
برای این سوال، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند. استاد از این فرصت حظ برده بود که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است.
ناگهان، یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت: "استاد، ممکن است که از شما یک سوال بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته."
دانشجو پرسید: "آیا سرما وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "البته، آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟"
دانشجو پاسخ داد:
"البته آقا، اما سرما وجود ندارد. طبق مطالعات علم فیزیک، سرما عدم تمام و کمال گرماست و شئی را تنها در صورتی میتوان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک شئی است که انرژی آن را انتقال می دهد. بدون گرما، اشیاء بی حرکت هستند، قابلیت واکنش ندارند. پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم."
دانشجو ادامه داد: "و تاریکی؟"
استاد پاسخ داد: "تاریکی وجود دارد."
دانشجو گفت:
"شما باز هم در اشتباه هستید، آقا. تاریکی فقدان کامل نور است. شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید، اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور، نور می تواند تجزیه شود. تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم."
و سرانجام دانشجو پرسید:
- "و شر، آقا، آیا شر وجود دارد؟
خداوند شر را نیافریده است. شر فقدان خدا در قلب افراد است، شر فقدان عشق، انسانیت و ایمان است. عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند. آنها وجود دارند. فقدان آنها منجر به شر می شود."
و حالا نوبت استاد بود که ساکت بماند.


نام این دانشجو آلبرت انیشتین بود

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 23:0 ::  نويسنده : فرشته
از دلنوشته های پروفسور حسابی

بازی روزگار را نمی فهمم!
من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،
این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.

همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،
پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.

انسان عاشق زیبایی نمی شود،
بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!

...



دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 23:0 ::  نويسنده : فرشته




در این ایمیل ۱۰ عادت جالب اما عجیبی که در بین ما ایرانی ها رواج داره و متاسفانه هر روز در اجتماعی که درش زندگی می کنیم شاهد اون هستیم و میشه گفت پولدار و فقیر بودن هم برای اینجور عادت ها ملاک نیست رو مرور می کنیم که امیدوارم حداقل شما دوست عزیز پرشین استاری که مطالب زیر را از نظر خواهید گذراند یا دارای چنین رفتارهایی نباشید و اگر هم کم و بیش از بعضی از اونها بی بهره نیستید؛ بدون هیچ حساسیتی نکات این ایمیل یک یادآور باشه برای تجدید نظر در مورد چنین عادت هایی :

1. غیبت و دخالت در امور خصوصی دیگران
یکی از سوژه های اصلی محاورات که به شدت بین مردم مرسوم شده است عمل زشت غیبت می باشد. این روزها زمانی که افراد همدیگر را ملاقات می کنند و یا در میهمانی ها حاضر میشوند عملاً حرفی جز غیبت کردن در مورد دیگران ندارند و با هیجان کامل به این کار مبادرت می کنند. برخی هم به خود اجازه میدهند در حریم خصوصی ترین مسائل دیگران وارد شوند و به امر و نهی و دخالتهای بی مورد بپردازند.

2. عدم رعایت حق عابرین پیاده
در اکثر نقاط دنیا دیدن یک عابر پیاده در خیابان به معنای فرمان ایست و احتیاط برای راننده مقابل است در صورتیکه در ایران برخی رانندگان به محض دیدن عابر پیاده سرعت خود را بیشتر نموده و بدون لحاظ کردن مسائل ایمنی و حق تقدم با بی رحمی تمام و با ایجاد رعب و وحشت برای عابرین پیاده به مسیر خود ادامه میدهند.

3. حفظ نشانه های نو بودن کالا
همسایه تان اتومبیلی نو خریداری کرده اما بعد از سپری شدن یک هفته هنوز برچسب شماره اولیه که بصورت تکه کاغذی روی شیشه جلو چسبیده است را جدا نکرده و حتی فومهایی که بصورت ضربه گیر در اطراف دربهای ماشین نصب شده است کماکان وجود دارند. دوستتان نیز بعد از گذشت یک هفته هنوز برچسب روی نمایشگر گوشی موبایل جدیدش را جدا نکرده!


دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 23:0 ::  نويسنده : فرشته


● بخوانیم و عمل کنیم.

۱) اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی

۲) لذتی که در فراغ هست در وصال نیست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بیم فراغ

۳) آغاز کسی باش که پایان تو باشد

۴) پرستویی که به فکر مهاجرت هست از ویرانی آشیانه نمی هراسد

۵) کمی سبکسری لازم است تا از زندگی لذت ببری و کمی شعـــور، تا مشکلی برایت پیش نیاید

۶) دوست واقعی کسی است که اگر ساعتها در کنار او ساکت بشینی و صحبتی بین تان ردوبدل

نشه بعد از خداحافظی احساس کنی که ساعتها باهاش درد و دل کردی

۷) چون می گذرد غمی نیست

۸) انسان باید سعی کند در زندگی چیزهایی که دوست دارد را بدست آورد ، و گرنه مجبور میشود چیزهایی را که بدست آورده است دوست بدارد


لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 23:0 ::  نويسنده : فرشته


متن زیر را نه به لحاظ طنزی که در آن است بلکه بیشتر از جهت تدبر و تامل بر رفتار خودمان آورده ام. بنگریم با خود و دیگران چه کرده ایم و دیگران با این ملت چه کرده اند. از این هنگام پیش بینی رفتار خود در بهشت و جهنم را به نگارش در میاوریم. اینکه اینگونه بوده ایم یا شده ایم دیگر مسئله نیست. مسئله این است که چه کنیم که اینگونه انگاشته نشویم.

داستان ايراني ها در بهشت و جهنم

ميگن يه روز جبرئيل ميره پيش خدا گلايه ميکنه که: آخه خدا، اين چه وضعيه؟ ما يک عده ايرونی توی بهشت داريم که فکر ميکنن اومدن خونه باباشون! به جای ردای سفيد، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی ميخوان! بجای پابرهنه راه رفتن کفش نایک و آديداس درخواست ميکنن. هيچ کدومشون از بالهاشون استفاده نميکنن، ميگن بدون 'بنز' یا 'ب ام و' یا 'تویوتا لکسوز' جائی نميرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده... يکی از همين ها دو ماه پيش قرض گرفت و رفت ديگه ازش خبری نشد!

آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تميز ميکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی ديدم بعضيهاشون کاسبی هم ميکنن و حلقه های تقدس بالای سرشون رو به بقيه ميفروشن. چند تاشون کوپن جعلی بهشت درست کردن و به ساکنين بخت برگشته جهنم ميفروشن. چندتاشون دلالی باز کردن و معاملات املاک شمال بهشت ميکنن. يک سری شون حوری های بهشت را با تهديد آوردن خونه شون و اونارو "سرکار" گذاشتن و شيتيلي ميگيرن. بقيه حوری ها هم مرتب ميگن ما رو از ليست جيره ايرانيها بردار که پدرمونو درآوردن، اونقدر به ما برنج دادن که چاق شديم و از ريخت افتاديم.
اتحاديه غلمان ها امضاء جمع کرده که اعضا نميخوان به ديدن زنان ايرانی برن چون اونقدر آرايش کردن و اسپری مو و ماسک و موس و . . . به سرشون زدن که هاله تقدسشون اتصالی کرده و فيوزش سوخته در ضمن خانمهای ايرونی از غلمانها مهريه و نفقه ميخوان. بعضی از اونها هم رفتن تو کار آرایش بقیه و کاسبی راه انداختن: موهاشون رو هزار و یک رنگ میکنن، تتو میکنن، ناخن میکارن و از این جور قرتی بازیها
هفته پيش هم چند ميليون نفر تو چلوکبابی ايرانيها مسموم شدن و دوباره مردن. چند پزشک ايرونی هم بند کردن به حوری ها که الا و بلا بياييد دماغاتونو عمل کنيم، گونه بکاریم، ساکشن کنیم و از این کلک ها . .


خدا ميگه:...

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 23:0 ::  نويسنده : فرشته
1. رومی‌ها عادت داشتند از پنبه نسوز در لباس‌هایی که هر روز می‌پوشیدند استفاده کنند. (پیشینیان پلینی (یک طبیعت گرای رومی) گفته آنها به این دلیل لباسهایی با الیاف پنبه نسوز می‌پوشیدند که آنها سفیدتر از پارچه‌هایی با الیاف معمولی بودند و می‌توانستند خیلی راحت لباس‌هایشان را درون آتش پرتاب کنند. او همچنین خاطر نشان کرد که خدمتکارهایی که لباسهایی با الیاف معدنی می‌پوشیدند اغلب از بیماری‌های ریوی رنج می‌بردند.
 

2. در مصر باستان قلب انسان را جایگاه هوش و اطلاعات می‌دانستند نه مغز. مصری‌های باستان فکر می‌کردند مغز فقط چیزی است که درون سر را پر می‌کند. بنابراین آنها هنگام مومیایی کردن مغز را بیرون آورده و دور می‌انداختند، درحالیکه درمورد قلب دقت و توجه خاصی مبذول می‌داشتند!


3
. زمان رواج امراض مسری در قرون وسطی برخی از دکترها لباسها و ماسک‌هایی با نقوش ابتدایی و باستانی می‌پوشیدند به نام «لباس بیماری یا مرض».  این ماسک دارای چشمی‌های شیشه ای قرمز رنگ بود که آنها تصور می‌کردند شخص را در برابر شیطان غیرقابل نفوذ می‌سازد. قسمت بالایی ماسک با گیاهان معطر و ادویه جات پر می‌شد تا محافظی باشد دربرابر «هوای بد» که اعتقاد داشتند مرض و بیماری را با خود حمل می‌کند.



دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 23:0 ::  نويسنده : فرشته

دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن
خورشید همیشه خندان، آسمان همیشه آبی
زمین همیشه سبز و کوههای همیشه قهوه ای
دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز
برای پاک‌کن های جوهری و تراش های فلزی
برای گونیا و نقاله و پرگارو جامدادی
دلم برای تخته پاک‌کن و گچ های رنگی کنار تخته



دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 23:0 ::  نويسنده : فرشته

همه ما سعی می‌کنیم که از افراد بزرگ درس زندگی بگیریم و دوست داریم رمز و راز موفقیت آنها را بدانیم. اما فراموش می‌کنیم که گاهی بزرگترین درس‌های زندگی از کوچکترین موجودات کنار ما گرفته می‌شوند.

مثلاً مورچه‌ها را در نظر بگیرید. آیا باور می‌کنید که این موجودات کوچک می‌توانند به ما یاد بدهند که چطور باید زندگی بهتری داشته باشیم؟

از رفتار مورچه‌ها می‌توانیم چهار درس مهم بگیریم که به ما برای داشتن زندگی بهتر کمک می‌کنند.

 



دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 23:0 ::  نويسنده : فرشته



وقتی یکی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود

وقتی یکی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می کنید

وقتی یکی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید

وقتی یکی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید


وقتی یکی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است

وقتی یکی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست



دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 23:0 ::  نويسنده : فرشته

حقيقتي کوچک براي آناني که مي خواهند زندگي خود را 100% بسازند!!!

اگر

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

برابر باشد با

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26

(تلاش سخت) Hard work 

H+A+R+D+W+O+ R+K

8+1+18+4+23+ 15+18+11= 98%

*

(دانش) Knowledge 

K+N+O+W+L+E+ D+G+E

11+14+15+23+ 12+5+4+7+ 5=96%

*

(عشق) Love  

L+O+V+E

12+15+22+5=54%

*

خيلي از ما فکر ميکرديم اينها مهمترين باشند مگه نه؟!!!

پس چه چيز 100% را ميسازد؟؟؟

...

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : فرشته
۱-در مقابل آینه بایستید و از خود تعریف کنید:
این کار در کسب اعتماد به نفس، بسیار مؤثر است. هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهره خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید.
 
۲- در حال زندگی کنید:

اگر در حال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمایید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. چرا که فردای شما محصول عملکرد صحیح امروز شما است. اگر عمر خود را در حسرت دیروز با نگرانی فردا سپری کنید، لحظه‌ها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز می‌باشد.
 
۳- دست دادن خودرا محکم‌تر کنید:
به اصطلاح شل و وارفته دست ندهید، به خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه.
 
۴- به موفقیت‌های خود نگاهی بیندازید:
از موفقیت‌هایی که تاکنون داشته‌اید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتماد به نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید.
 
۵- به خودتان تبریک بگویید:
حتی از گفتن جمله‌هایی مانند شب بخیر و دوستت دارم به خود امتناع نورزید. حتی برای خود جشن تولد بگیرید و در کل به خودتان برسید.
 

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : فرشته

روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد. او پرسید: `آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد، آفریده است؟`
دانشجویی شجاعانه پاسخ داد: "بله."

استاد پرسید: "هر چیزی را؟"
پاسخ دانشجو این بود: "بله هر چیزی را."
استاد گفت: "در این حالت، خداوند شر را آفریده است. درست است؟ زیرا شر وجود دارد."
برای این سوال، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند. استاد از این فرصت حظ برده بود که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است.
ناگهان، یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت: "استاد، ممکن است که از شما یک سوال بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته."
دانشجو پرسید: "آیا سرما وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "البته، آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟"
دانشجو پاسخ داد:
"البته آقا، اما سرما وجود ندارد. طبق مطالعات علم فیزیک، سرما عدم تمام و کمال گرماست و شئی را تنها در صورتی میتوان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک شئی است که انرژی آن را انتقال می دهد. بدون گرما، اشیاء بی حرکت هستند، قابلیت واکنش ندارند. پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم."
دانشجو ادامه داد: "و تاریکی؟"
استاد پاسخ داد: "تاریکی وجود دارد."
دانشجو گفت:
"شما باز هم در اشتباه هستید، آقا. تاریکی فقدان کامل نور است. شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید، اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور، نور می تواند تجزیه شود. تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم."
و سرانجام دانشجو پرسید:
- "و شر، آقا، آیا شر وجود دارد؟
خداوند شر را نیافریده است. شر فقدان خدا در قلب افراد است، شر فقدان عشق، انسانیت و ایمان است. عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند. آنها وجود دارند. فقدان آنها منجر به شر می شود."
و حالا نوبت استاد بود که ساکت بماند.


نام این دانشجو آلبرت انیشتین بود

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : فرشته
از دلنوشته های پروفسور حسابی

بازی روزگار را نمی فهمم!
من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،
این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.

همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،
پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.

انسان عاشق زیبایی نمی شود،
بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!

...



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : فرشته




در این ایمیل ۱۰ عادت جالب اما عجیبی که در بین ما ایرانی ها رواج داره و متاسفانه هر روز در اجتماعی که درش زندگی می کنیم شاهد اون هستیم و میشه گفت پولدار و فقیر بودن هم برای اینجور عادت ها ملاک نیست رو مرور می کنیم که امیدوارم حداقل شما دوست عزیز پرشین استاری که مطالب زیر را از نظر خواهید گذراند یا دارای چنین رفتارهایی نباشید و اگر هم کم و بیش از بعضی از اونها بی بهره نیستید؛ بدون هیچ حساسیتی نکات این ایمیل یک یادآور باشه برای تجدید نظر در مورد چنین عادت هایی :

1. غیبت و دخالت در امور خصوصی دیگران
یکی از سوژه های اصلی محاورات که به شدت بین مردم مرسوم شده است عمل زشت غیبت می باشد. این روزها زمانی که افراد همدیگر را ملاقات می کنند و یا در میهمانی ها حاضر میشوند عملاً حرفی جز غیبت کردن در مورد دیگران ندارند و با هیجان کامل به این کار مبادرت می کنند. برخی هم به خود اجازه میدهند در حریم خصوصی ترین مسائل دیگران وارد شوند و به امر و نهی و دخالتهای بی مورد بپردازند.

2. عدم رعایت حق عابرین پیاده
در اکثر نقاط دنیا دیدن یک عابر پیاده در خیابان به معنای فرمان ایست و احتیاط برای راننده مقابل است در صورتیکه در ایران برخی رانندگان به محض دیدن عابر پیاده سرعت خود را بیشتر نموده و بدون لحاظ کردن مسائل ایمنی و حق تقدم با بی رحمی تمام و با ایجاد رعب و وحشت برای عابرین پیاده به مسیر خود ادامه میدهند.

3. حفظ نشانه های نو بودن کالا
همسایه تان اتومبیلی نو خریداری کرده اما بعد از سپری شدن یک هفته هنوز برچسب شماره اولیه که بصورت تکه کاغذی روی شیشه جلو چسبیده است را جدا نکرده و حتی فومهایی که بصورت ضربه گیر در اطراف دربهای ماشین نصب شده است کماکان وجود دارند. دوستتان نیز بعد از گذشت یک هفته هنوز برچسب روی نمایشگر گوشی موبایل جدیدش را جدا نکرده!


یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : فرشته


● بخوانیم و عمل کنیم.

۱) اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی

۲) لذتی که در فراغ هست در وصال نیست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بیم فراغ

۳) آغاز کسی باش که پایان تو باشد

۴) پرستویی که به فکر مهاجرت هست از ویرانی آشیانه نمی هراسد

۵) کمی سبکسری لازم است تا از زندگی لذت ببری و کمی شعـــور، تا مشکلی برایت پیش نیاید

۶) دوست واقعی کسی است که اگر ساعتها در کنار او ساکت بشینی و صحبتی بین تان ردوبدل

نشه بعد از خداحافظی احساس کنی که ساعتها باهاش درد و دل کردی

۷) چون می گذرد غمی نیست

۸) انسان باید سعی کند در زندگی چیزهایی که دوست دارد را بدست آورد ، و گرنه مجبور میشود چیزهایی را که بدست آورده است دوست بدارد


لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : فرشته


متن زیر را نه به لحاظ طنزی که در آن است بلکه بیشتر از جهت تدبر و تامل بر رفتار خودمان آورده ام. بنگریم با خود و دیگران چه کرده ایم و دیگران با این ملت چه کرده اند. از این هنگام پیش بینی رفتار خود در بهشت و جهنم را به نگارش در میاوریم. اینکه اینگونه بوده ایم یا شده ایم دیگر مسئله نیست. مسئله این است که چه کنیم که اینگونه انگاشته نشویم.

داستان ايراني ها در بهشت و جهنم

ميگن يه روز جبرئيل ميره پيش خدا گلايه ميکنه که: آخه خدا، اين چه وضعيه؟ ما يک عده ايرونی توی بهشت داريم که فکر ميکنن اومدن خونه باباشون! به جای ردای سفيد، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی ميخوان! بجای پابرهنه راه رفتن کفش نایک و آديداس درخواست ميکنن. هيچ کدومشون از بالهاشون استفاده نميکنن، ميگن بدون 'بنز' یا 'ب ام و' یا 'تویوتا لکسوز' جائی نميرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده... يکی از همين ها دو ماه پيش قرض گرفت و رفت ديگه ازش خبری نشد!

آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تميز ميکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی ديدم بعضيهاشون کاسبی هم ميکنن و حلقه های تقدس بالای سرشون رو به بقيه ميفروشن. چند تاشون کوپن جعلی بهشت درست کردن و به ساکنين بخت برگشته جهنم ميفروشن. چندتاشون دلالی باز کردن و معاملات املاک شمال بهشت ميکنن. يک سری شون حوری های بهشت را با تهديد آوردن خونه شون و اونارو "سرکار" گذاشتن و شيتيلي ميگيرن. بقيه حوری ها هم مرتب ميگن ما رو از ليست جيره ايرانيها بردار که پدرمونو درآوردن، اونقدر به ما برنج دادن که چاق شديم و از ريخت افتاديم.
اتحاديه غلمان ها امضاء جمع کرده که اعضا نميخوان به ديدن زنان ايرانی برن چون اونقدر آرايش کردن و اسپری مو و ماسک و موس و . . . به سرشون زدن که هاله تقدسشون اتصالی کرده و فيوزش سوخته در ضمن خانمهای ايرونی از غلمانها مهريه و نفقه ميخوان. بعضی از اونها هم رفتن تو کار آرایش بقیه و کاسبی راه انداختن: موهاشون رو هزار و یک رنگ میکنن، تتو میکنن، ناخن میکارن و از این جور قرتی بازیها
هفته پيش هم چند ميليون نفر تو چلوکبابی ايرانيها مسموم شدن و دوباره مردن. چند پزشک ايرونی هم بند کردن به حوری ها که الا و بلا بياييد دماغاتونو عمل کنيم، گونه بکاریم، ساکشن کنیم و از این کلک ها . .


خدا ميگه:...

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : فرشته
1. رومی‌ها عادت داشتند از پنبه نسوز در لباس‌هایی که هر روز می‌پوشیدند استفاده کنند. (پیشینیان پلینی (یک طبیعت گرای رومی) گفته آنها به این دلیل لباسهایی با الیاف پنبه نسوز می‌پوشیدند که آنها سفیدتر از پارچه‌هایی با الیاف معمولی بودند و می‌توانستند خیلی راحت لباس‌هایشان را درون آتش پرتاب کنند. او همچنین خاطر نشان کرد که خدمتکارهایی که لباسهایی با الیاف معدنی می‌پوشیدند اغلب از بیماری‌های ریوی رنج می‌بردند.
 

2. در مصر باستان قلب انسان را جایگاه هوش و اطلاعات می‌دانستند نه مغز. مصری‌های باستان فکر می‌کردند مغز فقط چیزی است که درون سر را پر می‌کند. بنابراین آنها هنگام مومیایی کردن مغز را بیرون آورده و دور می‌انداختند، درحالیکه درمورد قلب دقت و توجه خاصی مبذول می‌داشتند!


3
. زمان رواج امراض مسری در قرون وسطی برخی از دکترها لباسها و ماسک‌هایی با نقوش ابتدایی و باستانی می‌پوشیدند به نام «لباس بیماری یا مرض».  این ماسک دارای چشمی‌های شیشه ای قرمز رنگ بود که آنها تصور می‌کردند شخص را در برابر شیطان غیرقابل نفوذ می‌سازد. قسمت بالایی ماسک با گیاهان معطر و ادویه جات پر می‌شد تا محافظی باشد دربرابر «هوای بد» که اعتقاد داشتند مرض و بیماری را با خود حمل می‌کند.



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : فرشته

دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن
خورشید همیشه خندان، آسمان همیشه آبی
زمین همیشه سبز و کوههای همیشه قهوه ای
دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز
برای پاک‌کن های جوهری و تراش های فلزی
برای گونیا و نقاله و پرگارو جامدادی
دلم برای تخته پاک‌کن و گچ های رنگی کنار تخته


برای اولین زنگ مدرسه
برای واکسن اول دبستان
برای سر صف ایستادن ها
برای قرآن های اول صبح و خواندن سرود ایران اول هفته
دلم برای مبصر شدن ، برای از خوب ، از بد
دلم برای ضربدر و ستاره
دلم برای ترس از سوال معلم
کارت صد آفرین
بیست داخل دفتر با خودکار قرمز
و جاکتابی زیر میزها ، جا نگذاشتن کتاب و دفتر
دلم برای لیوان‌های آبی که فلوت داشت
دلم برای زنگ تفریح
برای عمو زنجیر باف بازی کردن ها
برای لی‌لی کردن
دلم برای دعا کردن برای نیامدن معلم
برای اردو رفتن
برای تمرین های حل نکرده و اضطراب آن
دلم برای روزنامه دیواری درست کردن
برای تزئین کلاس
برای دوستی هایی که قد عرض حیاط مدرسه بود
برای خندههای معلم و عصبانیتش
برای کارنامه.... نمره انضباط
برای مُهرقبول خرداد
دلم برای خودم
دلم برای دغدغه و آرزو هایم
دلم برای صمیمیت سیال کودکیام تنگ شده
نمی دانم کدام روز در پشت کدام حصار بلند کودکیام را جا گذاشتم
کسی آن سوی حصار نیست کودکی ام را دوباره به طرفم پرتاب کند؟

******************

حالا که رفتیم تو کودکی ، یه سری هم به کارتونها بزنیم.

می دونستین شخصیتهای کارتونی واقعی هستن؟ می گین نه؟ ببینین:



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : فرشته

سلام به همتون توی این روز قشنگ

من امروز خیلی خشحالم

بگید چرا؟؟؟

خودم میگم

من... در... رشته مورد علاقه ام .... قبول شدم

از این به بعد من،خانم مهندس در خدمت شما 

حلا بگین مهندس چی؟

مهندسی معماری



یک شنبه 20 شهريور 1398برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : فرشته

 

گاهی در این دنیا با افراد یا پدیده هایی مواجه می شویم که نتیجه مواجهه با آنها چیزی جز تعجب و حیرت نیست.

افرادی که در این ایمیل با آنها آشنا می شویم، در واقع در گروه و رسته و صنف خود عنوان جوانترین را به یدک می کشند،ازمادربرزگ گرفته تا خالکوب.

 


1.جوانترین مادربزرگ

این خانم خانه دار رومانیایی تنها با 25 سال سن، لقب جوانترین مادربزرگ دنیا را به خود اختصاص داده است. ریفکا استانسکو در 12 سالگی صاحب اولین فرزند خود شد و نامش را ماریا گذاشت.

هر چند مادر به دخترش توصیه کرده بود که مثل او زود ازدواج نکند، اما ظاهرا گوش ماریا به این حرف ها بدهکار نبود، چراکه او هم در یازده سالگی صاحب فرزند شد. به این ترتیب ریفکا تنها 23 سال داشت که طعم مادربزرگ شدن را چشید.

 

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 0:31 ::  نويسنده : فرشته
1- بعضي از مردم به خاطر گذشته‌شان، تحصيلاتشان و... موفق نيستند.
هيچ كس نمي‌تواند موفق باشد مگر بخواهد و سپس براي بدست آوردنش بكوشد.

2- افراد موفق اشتباه نمي‌كنند.
آن‌ها هم مثل ما اشتباه مي‌كنند فقط اشتباهشان را تكرار نمي‌كنند.

3- براي موفق شدن بايد 60 (70، 80، 90 و...) ساعت در هفته كار كرد.
موفقيت به «زياد» انجام دادن كاري ربط ندارد، بلكه بيشتر به «درست» انجام دادن آن ربط دارد.

4- فقط اگر قواعد خاصي را اجرا كنيم موفق مي‌شويم.
چه كسي قواعد را به وجود مي‌آورد؟ موقعيت‌ها متفاوتند. گاهي لازم است از قواعد خاصي پيروي كنيم و گاهي نيز بايد قواعد ساخته خودمان را بكار بنديم.

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید


 



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 0:31 ::  نويسنده : فرشته

حقيقتي کوچک براي آناني که مي خواهند زندگي خود را 100% بسازند!!!

اگر

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

برابر باشد با

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26

(تلاش سخت) Hard work 

H+A+R+D+W+O+ R+K

8+1+18+4+23+ 15+18+11= 98%

*

(دانش) Knowledge 

K+N+O+W+L+E+ D+G+E

11+14+15+23+ 12+5+4+7+ 5=96%

*

(عشق) Love  

L+O+V+E

12+15+22+5=54%

*

خيلي از ما فکر ميکرديم اينها مهمترين باشند مگه نه؟!!!

پس چه چيز 100% را ميسازد؟؟؟

...

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 0:31 ::  نويسنده : فرشته
۱-در مقابل آینه بایستید و از خود تعریف کنید:
این کار در کسب اعتماد به نفس، بسیار مؤثر است. هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهره خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید.
 
۲- در حال زندگی کنید:

اگر در حال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمایید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. چرا که فردای شما محصول عملکرد صحیح امروز شما است. اگر عمر خود را در حسرت دیروز با نگرانی فردا سپری کنید، لحظه‌ها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز می‌باشد.
 
۳- دست دادن خودرا محکم‌تر کنید:
به اصطلاح شل و وارفته دست ندهید، به خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه.
 
۴- به موفقیت‌های خود نگاهی بیندازید:
از موفقیت‌هایی که تاکنون داشته‌اید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتماد به نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید.
 
۵- به خودتان تبریک بگویید:
حتی از گفتن جمله‌هایی مانند شب بخیر و دوستت دارم به خود امتناع نورزید. حتی برای خود جشن تولد بگیرید و در کل به خودتان برسید.
 

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 0:31 ::  نويسنده : فرشته

روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد. او پرسید: `آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد، آفریده است؟`
دانشجویی شجاعانه پاسخ داد: "بله."

استاد پرسید: "هر چیزی را؟"
پاسخ دانشجو این بود: "بله هر چیزی را."
استاد گفت: "در این حالت، خداوند شر را آفریده است. درست است؟ زیرا شر وجود دارد."
برای این سوال، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند. استاد از این فرصت حظ برده بود که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است.
ناگهان، یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت: "استاد، ممکن است که از شما یک سوال بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته."
دانشجو پرسید: "آیا سرما وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "البته، آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟"
دانشجو پاسخ داد:
"البته آقا، اما سرما وجود ندارد. طبق مطالعات علم فیزیک، سرما عدم تمام و کمال گرماست و شئی را تنها در صورتی میتوان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک شئی است که انرژی آن را انتقال می دهد. بدون گرما، اشیاء بی حرکت هستند، قابلیت واکنش ندارند. پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم."
دانشجو ادامه داد: "و تاریکی؟"
استاد پاسخ داد: "تاریکی وجود دارد."
دانشجو گفت:
"شما باز هم در اشتباه هستید، آقا. تاریکی فقدان کامل نور است. شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید، اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور، نور می تواند تجزیه شود. تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم."
و سرانجام دانشجو پرسید:
- "و شر، آقا، آیا شر وجود دارد؟
خداوند شر را نیافریده است. شر فقدان خدا در قلب افراد است، شر فقدان عشق، انسانیت و ایمان است. عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند. آنها وجود دارند. فقدان آنها منجر به شر می شود."
و حالا نوبت استاد بود که ساکت بماند.


نام این دانشجو آلبرت انیشتین بود

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 0:31 ::  نويسنده : فرشته
از دلنوشته های پروفسور حسابی

بازی روزگار را نمی فهمم!
من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،
این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.

همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،
پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.

انسان عاشق زیبایی نمی شود،
بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!

...



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 0:31 ::  نويسنده : فرشته




در این ایمیل ۱۰ عادت جالب اما عجیبی که در بین ما ایرانی ها رواج داره و متاسفانه هر روز در اجتماعی که درش زندگی می کنیم شاهد اون هستیم و میشه گفت پولدار و فقیر بودن هم برای اینجور عادت ها ملاک نیست رو مرور می کنیم که امیدوارم حداقل شما دوست عزیز پرشین استاری که مطالب زیر را از نظر خواهید گذراند یا دارای چنین رفتارهایی نباشید و اگر هم کم و بیش از بعضی از اونها بی بهره نیستید؛ بدون هیچ حساسیتی نکات این ایمیل یک یادآور باشه برای تجدید نظر در مورد چنین عادت هایی :

1. غیبت و دخالت در امور خصوصی دیگران
یکی از سوژه های اصلی محاورات که به شدت بین مردم مرسوم شده است عمل زشت غیبت می باشد. این روزها زمانی که افراد همدیگر را ملاقات می کنند و یا در میهمانی ها حاضر میشوند عملاً حرفی جز غیبت کردن در مورد دیگران ندارند و با هیجان کامل به این کار مبادرت می کنند. برخی هم به خود اجازه میدهند در حریم خصوصی ترین مسائل دیگران وارد شوند و به امر و نهی و دخالتهای بی مورد بپردازند.

2. عدم رعایت حق عابرین پیاده
در اکثر نقاط دنیا دیدن یک عابر پیاده در خیابان به معنای فرمان ایست و احتیاط برای راننده مقابل است در صورتیکه در ایران برخی رانندگان به محض دیدن عابر پیاده سرعت خود را بیشتر نموده و بدون لحاظ کردن مسائل ایمنی و حق تقدم با بی رحمی تمام و با ایجاد رعب و وحشت برای عابرین پیاده به مسیر خود ادامه میدهند.

3. حفظ نشانه های نو بودن کالا
همسایه تان اتومبیلی نو خریداری کرده اما بعد از سپری شدن یک هفته هنوز برچسب شماره اولیه که بصورت تکه کاغذی روی شیشه جلو چسبیده است را جدا نکرده و حتی فومهایی که بصورت ضربه گیر در اطراف دربهای ماشین نصب شده است کماکان وجود دارند. دوستتان نیز بعد از گذشت یک هفته هنوز برچسب روی نمایشگر گوشی موبایل جدیدش را جدا نکرده!


یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 0:31 ::  نويسنده : فرشته


● بخوانیم و عمل کنیم.

۱) اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی

۲) لذتی که در فراغ هست در وصال نیست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بیم فراغ

۳) آغاز کسی باش که پایان تو باشد

۴) پرستویی که به فکر مهاجرت هست از ویرانی آشیانه نمی هراسد

۵) کمی سبکسری لازم است تا از زندگی لذت ببری و کمی شعـــور، تا مشکلی برایت پیش نیاید

۶) دوست واقعی کسی است که اگر ساعتها در کنار او ساکت بشینی و صحبتی بین تان ردوبدل

نشه بعد از خداحافظی احساس کنی که ساعتها باهاش درد و دل کردی

۷) چون می گذرد غمی نیست

۸) انسان باید سعی کند در زندگی چیزهایی که دوست دارد را بدست آورد ، و گرنه مجبور میشود چیزهایی را که بدست آورده است دوست بدارد


لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 0:31 ::  نويسنده : فرشته


متن زیر را نه به لحاظ طنزی که در آن است بلکه بیشتر از جهت تدبر و تامل بر رفتار خودمان آورده ام. بنگریم با خود و دیگران چه کرده ایم و دیگران با این ملت چه کرده اند. از این هنگام پیش بینی رفتار خود در بهشت و جهنم را به نگارش در میاوریم. اینکه اینگونه بوده ایم یا شده ایم دیگر مسئله نیست. مسئله این است که چه کنیم که اینگونه انگاشته نشویم.

داستان ايراني ها در بهشت و جهنم

ميگن يه روز جبرئيل ميره پيش خدا گلايه ميکنه که: آخه خدا، اين چه وضعيه؟ ما يک عده ايرونی توی بهشت داريم که فکر ميکنن اومدن خونه باباشون! به جای ردای سفيد، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی ميخوان! بجای پابرهنه راه رفتن کفش نایک و آديداس درخواست ميکنن. هيچ کدومشون از بالهاشون استفاده نميکنن، ميگن بدون 'بنز' یا 'ب ام و' یا 'تویوتا لکسوز' جائی نميرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده... يکی از همين ها دو ماه پيش قرض گرفت و رفت ديگه ازش خبری نشد!

آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تميز ميکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی ديدم بعضيهاشون کاسبی هم ميکنن و حلقه های تقدس بالای سرشون رو به بقيه ميفروشن. چند تاشون کوپن جعلی بهشت درست کردن و به ساکنين بخت برگشته جهنم ميفروشن. چندتاشون دلالی باز کردن و معاملات املاک شمال بهشت ميکنن. يک سری شون حوری های بهشت را با تهديد آوردن خونه شون و اونارو "سرکار" گذاشتن و شيتيلي ميگيرن. بقيه حوری ها هم مرتب ميگن ما رو از ليست جيره ايرانيها بردار که پدرمونو درآوردن، اونقدر به ما برنج دادن که چاق شديم و از ريخت افتاديم.
اتحاديه غلمان ها امضاء جمع کرده که اعضا نميخوان به ديدن زنان ايرانی برن چون اونقدر آرايش کردن و اسپری مو و ماسک و موس و . . . به سرشون زدن که هاله تقدسشون اتصالی کرده و فيوزش سوخته در ضمن خانمهای ايرونی از غلمانها مهريه و نفقه ميخوان. بعضی از اونها هم رفتن تو کار آرایش بقیه و کاسبی راه انداختن: موهاشون رو هزار و یک رنگ میکنن، تتو میکنن، ناخن میکارن و از این جور قرتی بازیها
هفته پيش هم چند ميليون نفر تو چلوکبابی ايرانيها مسموم شدن و دوباره مردن. چند پزشک ايرونی هم بند کردن به حوری ها که الا و بلا بياييد دماغاتونو عمل کنيم، گونه بکاریم، ساکشن کنیم و از این کلک ها . .


خدا ميگه:...

لطفا نظراتون رو برای بهتر شدن در اختیارمان بگذارید



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 0:31 ::  نويسنده : فرشته
1. رومی‌ها عادت داشتند از پنبه نسوز در لباس‌هایی که هر روز می‌پوشیدند استفاده کنند. (پیشینیان پلینی (یک طبیعت گرای رومی) گفته آنها به این دلیل لباسهایی با الیاف پنبه نسوز می‌پوشیدند که آنها سفیدتر از پارچه‌هایی با الیاف معمولی بودند و می‌توانستند خیلی راحت لباس‌هایشان را درون آتش پرتاب کنند. او همچنین خاطر نشان کرد که خدمتکارهایی که لباسهایی با الیاف معدنی می‌پوشیدند اغلب از بیماری‌های ریوی رنج می‌بردند.
 

2. در مصر باستان قلب انسان را جایگاه هوش و اطلاعات می‌دانستند نه مغز. مصری‌های باستان فکر می‌کردند مغز فقط چیزی است که درون سر را پر می‌کند. بنابراین آنها هنگام مومیایی کردن مغز را بیرون آورده و دور می‌انداختند، درحالیکه درمورد قلب دقت و توجه خاصی مبذول می‌داشتند!


3
. زمان رواج امراض مسری در قرون وسطی برخی از دکترها لباسها و ماسک‌هایی با نقوش ابتدایی و باستانی می‌پوشیدند به نام «لباس بیماری یا مرض».  این ماسک دارای چشمی‌های شیشه ای قرمز رنگ بود که آنها تصور می‌کردند شخص را در برابر شیطان غیرقابل نفوذ می‌سازد. قسمت بالایی ماسک با گیاهان معطر و ادویه جات پر می‌شد تا محافظی باشد دربرابر «هوای بد» که اعتقاد داشتند مرض و بیماری را با خود حمل می‌کند.



یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 0:31 ::  نويسنده : فرشته

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد